ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
داستان فرزند شما کودن است
یک روز معلم ادیسون نامهای برای مادر او نوشت و آن را به ادیسون داد که به مادرش تحویل دهد.
ادیسون نامه را به مادرش تحویل داد. در آن نوشته بود: فرزند شما کودن است و مدرسه ما جای کودنها نیست.
مادر
ادیسون سخت ناراحت و پریشان شد. ولی با تمام توانش سعی کرد این موضوع را
در چهره خود نشان ندهد. او تصمیم گرفت نامه را برای ادیسون اینگونه بخواند:
فرزند شما نابغه است مدرسه ما نمیتواند بیشتر از این به او آموزش دهد. از
این به بعد شما شخصا آموزش او را به عهده بگیرید.
از آن روز به بعد مادر ادیسون در خانه با سختکوشی و ایثار فراوان آموزش پسرش را به عهده گرفت.
نتیجه
کار این مادر دلسوز و فداکار این بود که ادیسون در سیزده سالگی اولین
اختراعش را به ثبت رساند و بعدها هم روشنایی را به مردم جهانی که او را
کودن میپنداشتند هدیه کرد…
گذشت و گذشت تا که این مادر دلسوز از دنیا
رفت و ادیسون مدتی بعد به صورت اتفاقی این نامه قدیمی را پیدا کرد و با
خواندن آن به شدت تحت تاثیر عشق، دلسوزی و ایثار مادرش قرار گرفت و اشک در
چشمانش حلقه بست…
آری یک مادر با توانی که خداوند در وجود این موجود
نازنین قرار داده است میتواند یک بچه کودن را به نابغهای تبدیل کند که
زندگی بشریت را تکان دهد…
واقعا تحت تاثیرقرار گرفتم.
در صورتی که نگرش انسان ها این بشه خیلی از چیزها عوض خواهد شد