-
داستان ضرب المثل زد که زد خوب کرد که زد
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:28
داستان ضرب المثل زد که زد خوب کرد که زد هر وقت روستایی ساده دلی بنشیند و «خیال پلو» بپزد و آرزوهای دور و دراز ببافد حاضران این مثل را می زنند. می گویند یک روز زنی که شغلش ماست فروشی بود، ظرف ماستش را رو سرش گذاشته بود و برای فروختن به شهر می برد. در راه با خودش فکر کرد که «ماست را می فروشم و از قیمت آن چند تا تخم مرغ...
-
داستان ضرب المثل کفگیر به ته دیگ خورده
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:25
داستان ضرب المثل کفگیر به ته دیگ خورده برای پختن پلو به مقدار زیاد از قابلمه های بزرگی به نام دیگ استفاده می کنند. و از قاشق های بزرگی بنام کفگیر برای هم زدن و کشیدن پلو استفاده می شود . در زمانهای قدیم که مردم نذر می کردند و غذا می پختن ، مردم برای گرفتن غذای نذری صف می کشیدند . از آنجا که جنس کفگیرها فلزی بود وقتی...
-
داستان ضرب المثل تنبل خانه شاه عباسی
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:22
داستان ضرب المثل تنبل خانه شاه عباسی هنگامی که کسی زیاد تنبلی کند و یا کج و معوج بنشیند و یا لم بدهد، به او می گویند: مگه تنبلخونه شاه عباسه؟ امروز به ریشه یابی این مثل عامیانه می پردازیم. شاه عباس کبیریک روز گفت: خدا را شکر! همه اصناف در مملکت ایران به نوایی رسیده اند و هیچ کس نیست که بدون درآمد باشد. سپس خطاب به...
-
داستان ضرب المثل زیر آب زدن
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:18
داستان ضرب المثل زیر آب زدن زیرآب، در خانه های قدیمی تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه شده نبود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز میکردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض میرفت و زیرآب را باز میکرد تا لجن ته حوض از زیرآب...
-
داستان ضرب المثل ماست هایشان را کیسه کردند
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:16
داستان ضرب المثل ماست هایشان را کیسه کردند اصطلـاح ماست هایشان را کیسه کردند کنایه از : جا خوردن، ترسیدن، از تهدید کسی غلاف کردن و دم در کشیدن و یا دست از کار خود برداشتن است. ژنرال کریم خان ملقب به مختارالسلطنه سردار منصوب ناصرالدین شاه قاجار بود. گدایان و بیکاره ها در زمان حکومت مختارالسلطنه به سبب گرانی و نابسامانی...
-
داستان ضرب المثل یک خشت هم بگذار در دیگ
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:13
داستان ضرب المثل یک خشت هم بگذار در دیگ عروس خودپسندی ، آشپزی بلد نبود و نزد مادرشوهرش زندگی می کرد . مادرشوهر پخت و پز را بعهده داشت . یک روز مادرشوهر مریض شد و از قضا آن روز مهمان داشتند . عروس می خواست پلو بپزد ولی بلد نبود ، پیش خودش فکر کرد اگر از کسی نپرسد پلویش خراب می شود و اگر از مادر شوهرش بپرسد آبرویش می...
-
داستان ضرب المثل از هر دست بدهی از همان دست پس می گیری
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:10
داستان ضرب المثل از هر دست بدهی از همان دست پس می گیری در نور کم غروب، زن سالخورده ای را دید که در کنار جاده درمانده ،منتظر بود در آن نور کم متوجه شد که او نیاز به کمک دارد جلوی مرسدس زن ایستاد و از اتومبیلش پیاده شد در این یک ساعت گذشته هیچ کس نایستاده بود تا کمکش کند زن به خود گفت مبادا این مرد بخواهد به من صدمه ای...
-
داستان ضرب المثل فواره چون بلند شود سرنگون شود
شنبه 10 تیرماه سال 1396 19:07
داستان ضرب المثل فواره چون بلند شود سرنگون شود فواره چون بلند شد سرنگون شود… یعنی هر صعودی یه سقوطی داره… که البته باید فقط در مادیات اینطور باشد… صعود معنویات سقوط نداره… اما گفته اند که خاندان برمک خاندانی ایرانی بودند که در دربار عباسیان نفوذ فراوان داشتند و تعدادی ازآنها وزرای خلفای عباسی بودند. جعفر برمکی حتی با...
-
داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:59
داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد . خروس ما اینقدر قشنگ بود که اونو خروس زری پیرهن پری صدا می کردند . خروس از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلـا سرش می آمد، برای همین سگ همیشه مواظبش...
-
داستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:56
داستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی رفت و لباس کهنه ای به تن داشت . صاحبخانه با داد و فریاد او را از خانه بیرون کرد . او به منزل رفت و از همسایه خود ، لباسی گرانبها به امانت گرفت و آنرا به تن کرد و دوباره به همان میهمانی رفت . این بار صاحبخانه با روی خوش جلو آمد و به او خوش آمد گفت و او...
-
داستان ضرب المثل از این ستون به آن ستون فرج است
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:53
داستان ضرب المثل از این ستون به آن ستون فرج است به کسی که گرفتاری بزرگی برایش پیش بیاید و ناامید شود ؛ می گویند : از این ستون به آن ستون فرج است . یعنی تو کاری انجام بده هرچند به نظر بی سود باشد ولی شاید همان کار مایه ی رهایی و پیروزی تو شود . مردی گناهکار در آستانه ی دار زدن بود . او به فرماندار شهر گفت : واپسین...
-
داستان ضرب المثل کله اش بوی قورمه سبزی می دهد
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:50
داستان ضرب المثل کله اش بوی قورمه سبزی می دهد امروزه در دوره ی تمدّن و پیشرفت برای از میان بردن مخالفان روش های بی رحمانه و وحشیانه ای وجود دارد؛ فکرش را بکنید که در گذشته چگونه می توانسته باشد ؟ یکی از شیوه ها در دوره ی صفویه برای کشتن مخالفان این بود که از کله ی مخالفان قورمه سبزی درست می کردند . چه کار زشت و بی...
-
داستان ضرب المثل ماست مالی کردن
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:46
داستان ضرب المثل ماست مالی کردن قضیه ماستمالی کردن از حوادثی است که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده است : هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد...
-
داستان ضرب المثل بلبل به شاخ گل نشست
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:43
داستان ضرب المثل بلبل به شاخ گل نشست وقتی یکی حرف نابجایی بزند می گویند حکایت این بابا هم همان حکایت بلبل است که به شاخ گل نشسته است در روزگار قدیم یکی از خان ها تمام دوستان خود را که همه خان بودند به منزل خود دعوت کرد روز میهمانی تمام خان ها سوار بر اسب بندی همراه نوکر مخصوص خود به خانه خان آمدند وقتی جلو منزل رسیدند...
-
داستان ضرب المثل میمون پیر دستش را داخل نارگیل نمی کند
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:39
داستان ضرب المثل میمون پیر دستش را داخل نارگیل نمی کند در هندوستان ، شکارچیان برای شکار میمون ها سوراخ کوچکی در نارگیل ایجاد می کنند و یک موز در آن می گذارند و زیر خاک پنهان می کنند. میمون جوان و بی تجربه دست در نارگیل می برد و به موز چنگ می اندازد ، اما دیگر نمی تواند دست اش را بیرون بکشد ، چون مشت اش از دهانه سوراخ...
-
داستان و ریشه ضرب المثل پاشنه آشیل
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:35
داستان و ریشه ضرب المثل پاشنه آشیل آشیل یا اخیلوس فرزند پله پادشاه میرمیدونها مشهورترین قهرمان افسانهای یونان است که نامش با آثار هومر عجین شده است. طبق بعضی روایات مادرش تتیس پس از تولد او با دو انگشت خود قوزک پایش را گرفت و وارونه در شط افسانهای ستیکس فرو برد و بیرون کشید بدین جهت تمام اعضای بدن آشیل به جز قوزک...
-
داستان و ریشه ضرب المثل عاقبت گرگ زاده گرگ شود
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:32
داستان و ریشه ضرب المثل عاقبت گرگ زاده گرگ شود در زمان قدیم گروهی دزد غارتگر بر سر کوهی در کمین گاهی به سر می بردند و سراه غافله ها را گرفته به قتل و غارت می پرداختند. این گروه باعث ایجاد رعب و وحشت در بین مردم شده بودند و نیروهای ارتش شاه نیز نمی توانستند بر آنها دست یابند، زیرا در قله کوهی بلند کمین کرده بودند و...
-
داستان و ریشه ضرب المثل نه شیر شتر نه دیدار عرب
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:29
داستان و ریشه ضرب المثل نه شیر شتر نه دیدار عرب خانوادهای ایلیاتی و عرب در صحرایی چادر زده بودند و به چراندن گله خود مشغول بودند. یک شب مقداری شیر شتر در کاسهای ریخته بودند و زیر حصین گذاشته بودند. از قضا آن شب ماری که همان نزدیکیها روی گنجی خوابیده بود گذارش به زیر حصین افتاد و شیر توی کاسه را خورد و یک دانه اشرفی...
-
داستان ضرب المثل ها ریشه ستون پنجم دشمن
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:26
داستان ضرب المثل ها ریشه و داستان ضربالمثل ستون پنجم دشمن کاربرد ضرب المثل : ضربالمثلی که به معنای کنایی به افرادی اطلاق میشود که خواسته و ناخواسته کاری می کنند که به ضرر گروه خودی و نزدیکانشان تمام میشود. در ضرب المثل «ستون پنجم دشمن» که البته امروز یک اصطلاح رایج در ادبیات سیاسی محسوب میشود، «ستون پنجم» به...
-
داستان و ریشه ضرب المثل مهمان روزی خودش را با خودش میآورد
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:20
داستان و ریشه ضرب المثل مهمان روزی خودش را با خودش میآورد روزی مهمانی به کلبه محقّر مرد صاحب بصیرت وارد شد. آن مرد ، مَقدم او را گرامی داشت و با وجود تنگدستی صمیمانه از وی پذیرایی کرد و آنچه داشت در طبق اخلاص نهاد و برای او آورد. مهمان با دلی شاد و خرسند از او خداحافظی کرد و رفت ولی همین که قدم از خانه بیرون گذاشت...
-
داستان جالب ضرب المثل نرود میخ آهنین در سنگ فرو
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:17
داستان جالب ضرب المثل نرود میخ آهنین در سنگ فرو روزی روزگاری، کاروانی به قصد تجارت از ایران عازم یونان شد. در آن دوره هر کاروانی که به قصد تجارت عازم سرزمینی میشد مسافرانش چند شتر و اسب کرایه میکردند و کالایی که قصد فروش آن را داشتند بر حیوانات میبستند و عازم سفر میشدند. در بعضی از مسیرهای کوهست انی نیز گاهی...
-
ضرب المثل پیش از چوب غش و ریسه می رود
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:15
ضرب المثل پیش از چوب غش و ریسه می رود روزی بود و روزگاری . در آن روزگار دو نفر مثل سگ و گربه به جان هم افتاده بودند و با هم دعوا می کردند . هیچ کس نمی دانست آنها سر چه موضوعی با هم دعوا می کنند . تا اینکه یک نفر از آنها دیگری را زخمی کرد . مردم ، مرد زورمند را دستگیر کردند تا پیش قاضی ببرند و مرد کتک خورده را آرام...
-
داستان ضرب المثل هر چیزی تازه اش خوبه الا دوست
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:13
داستان ضرب المثل هر چیزی تازه اش خوبه الا دوست داستان ضرب المثل هر چیزی تازه اش خوبه ، الا دوست ، در ادامه با ما همراه باشید هر چیزی نوش خوبه به غیر از دوست روزی روزگاری، دو دوست قدیمی که سالیان سال با هم دوست و یار بودند و به قول معروف نان و نمک یکدیگر را خورده بودند شروع به کار معامله و دادوستد کردند. این دوستان...
-
داستان ضرب المثل یک کلاغ ، چهل کلاغ
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:05
داستان ضرب المثل یک کلاغ ، چهل کلاغ ننه کلاغه صاحب یک جوجه شده بود . روزها گذشت و جوجه کلاغ کمی بزرگتر شد . یک روز که ننه کلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت : عزیزم تو هنوز پرواز کردن بلد نیستی نکنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری . و ننه کلاغه پرواز کرد و رفت .هنوز مدتی از رفتن ننه کلاغه نگذشته بود...
-
داستان ضرب المثل از خجالت آب شد
شنبه 10 تیرماه سال 1396 18:01
داستان ضرب المثل از خجالت آب شد آدمی را وقتی خجلت و شرمساری دست دهد بدنش گرم می شود و گونه هایش سرخی می گیرد. خلاصه عرق شرمساری که ناشی از شدت وحدت گرمی و حرارت است از مسامات بدنش جاری می گردد. عبارت بالا گویای آن مرتبه از شرمندگی و سر شکستگی است که خجلت زده را یارای سر بلند کردن نباشد و از فرط انفعال و سر افکندگی سر...
-
داستان ضرب المثل اشک تمساح می ریزد
شنبه 10 تیرماه سال 1396 17:57
داستان ضرب المثل اشک تمساح می ریزد گریه دروغین را به اشک تمساح تعبیر کرده اند. خاصه گریه و اشکی که نه از باب دلسوزی، بلکه از رهگذر ریا و تلدیس باشد، تا بدان وسیله مقصود حاصل آید و سو نیت گریه کننده جامه عمل بپوشد. سابقا معتقد بودند که غذا و خوراک تمساح به وسیله اشک چشم تامین می شود. بدین طریق که هنگام گرسنگی به ساحل...
-
داستان ضرب المثل قوز بالا قوز
شنبه 10 تیرماه سال 1396 17:54
داستان ضرب المثل قوز بالا قوز قوز بالا قوز هنگامی که یک نفر گرفتار مصیبتی شده و روی ندانم کاری مصیبت تازه ای هم برای خودش فراهم می کند این مثل را می گویند. یک قوزی بود که خیلی غصه می خورد که چرا قوز دارد؟ یک شب مهتابی از خواب بیدار شد خیال کرد سحر شده، بلند شد رفت حمام. از سر تون حمام که رد شد صدای ساز و آواز به گوشش...
-
هر که چاهی بکنه بهر کسی اول خودش دوم کسی
شنبه 10 تیرماه سال 1396 17:47
داستان ضرب المثل هر که چاهی بکنه بهر کسی اول خودش دوم کسی چون کسی به دیگری بدی کند یا در مجلسی یک نفر از بدی هایی که با او شده صحبت کند مردم می گویند آنکه برای تو چاه می کند اول خودش در چاه می افتد. در زمان پیامبر اسلام شخصی که دشمن این خانواده بود هر وقت که می دید مسلمانان پیشرفت می کنند و کفار به پیامبر اسلام ایمان...
-
داستان ضرب المثل هیهات هیهات
شنبه 10 تیرماه سال 1396 17:43
داستان ضرب المثل هیهات هیهات عبارت بالا که جنبه افسوس و ندامت دارد هنگامی به کار برده می شود که از انجام کاری نادم و متاسف شده باشند و یا بخواهند کسی را از ارتکاب به اعمال غیر معقول که ناشی از علت جهالت یا جوانی است بر حذر دارند. عبارت بالا که جنبه افسوس و ندامت دارد هنگامی به کار برده می شود که از آیه 36 از سوره...
-
داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه
شنبه 10 تیرماه سال 1396 14:04
داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه این ضرب المثل درباره کسی است که حرصش را معیاری نباشد و بیش از میزان شایستگی انتظار مساعدت داشته باشد عبارت مثلی بالا از جنبۀ دیگر هم مورد استفاده و اصطلاح قرار می گیرد و آن موقعی است که شخص در ازای تقصیر و خطای نابخشودنی که از او سرزده نه تنها اظهار انفعال و شرمندگی نکند بلکه...